گزارش ورزشی از فوتسال اعضاء کنگره60شعبه قم

به نام خدا

اینها بچه های کنگره60هستند کسانی که روزی راه اشتباه می رفتندولی الان ورزش

می کنند ودرهمین ورزش اخلاق و ادب را فرا می گیرند وبه دیگران هم هدیه می دهند.

ما  در هر  جایی کنگره 60 را به دیگران نشان می دهیم.





گزارش هفته دیده بانان وایجنت ومرزبانان شعبه قم

به نام خدا
ایجنت ومرزبانان عزیز شعبه قم

آنچه از بن جان می آید آن است که از صمیم قلب از همکاری صادقانه وکوشش خالصانه ی شما در راستای هدایت و ارشاد این نسل سرافراز، تقدیر و تبجیل نمایم و صمیمانه ترین سپاس های خود را به شما فرزانگان عاشقی که شمع وجود گرانقدر خویش را در طبق اخلاص نهاده و نهال نوپای امروز را به امید فردایی شکوفاتر با عصاره ی جان آبیاری می نمایید نثارتان کنم .

جلسه روز دوشنبه مورخ 11//92/6بادستورجلسه هفته دیده بانان وایجنت ومرزبانان








درپایان جلسه روز دوشنبه مورخ 92/6/11ازایجنت ومرزبانان شعبه قم تقدیروقدردانی شد.








درپایان جلسه رهجویان شعبه قم از ایجنت ومرزبانان خودتقدیروتشکرکردند.












بانادانان سخن مگو

به نام خدا

موضوع : با نادنان سخن مگو

تاریخ : 92/6/11


این دو بخش دارد نادان که جهل شخص نسبت به موضوعی و سخن حرف زدن وبحث کردن منظوراست.نادان به این معنا نیست که یک شخصی تماما نادان باشد وهیچی نفهمد منظور، جهل وندانستن موضوعی است.مثلا ما قبلا نسبت به موضوع اعتیاد جهل داشتیم ونسبت به آن نادان بودیم بخاطر همین، نمی دانستیم که چکار کنیم وچگونه ترک کنیم ولی الان که در کنگره هستیم نسبت به اعتیاد آموزش دیده ایم ودانا شدیم ومی دانیم اعتیاد چه چیزی است وچگونه درمان می شود.


منظور آقای مهندس از این سخن چیست؟(با نادان سخن نگو)این دوبخش دارد یک منظورش با راهنما است ویک منظورش با رهجو است .

راهنما: بخاطر این است که می گوید یک عده نمی خواهند درمان بشوند ودرمان را و کنگره را جدی نمی گیرند به راهنما گفته می شود با این افراد کاری نداشته باشید واگر دیگر به کنگره نیامدند به آنها تماس نگیرید تا بیایند، مگر حالا یک استثنائی باشد .بخش دوم رهجو است که این هم خودش دو مورد دارد 1_رهجو نسبت به رهجو وبرادر لژیونیش و 2_ رهجو نسبت به یک شخص خارج از کنگره و غیرکنگره ای.


توضیح این مطلب : یک عده از افرادخواسته قوی برای درمان اعتیاددارند واگرراجع به موضوعی با آن شخص صحبت کنید قبول می کند این افرادخارج از این بحث هستند.یک عده از افراد هستند در جلوی مغز وتفکرشان یک سدی قرار می دهند که دیگری اگر بیایدیک موضوعی را توضیح دهد وبرای او بخواهد اثبات کند به هیچ عنوان نمی پذیرد چون یک سدی جلوی تفکرش قرار داده که به آن شخص اجازه نفوذ سخنانش را نمی هد وشما جز اینکه بیخودی انرژیتان را هدر می دهید هیچ فایدهای ندارد اصطلاحاً،به این جور صحبت کردن ،مجادله و مغالطه می گویندیعنی بحثهای الکی کهبین دوطرف رد وبدل می شودوبه هیج جایی نمی رسد.

چرا می گویندهرکس نظرخودش رابدهدوازجانب دیگری سخن نگوید برادرلژیونی شمایک چیزی فهمبد وبه آن باور رسیده که آن مطلب درسته. شماباسخن گفتن با او تا نظرش را عوض کنید باعث می شوید هم حال او خراب شود وهم حال خودتان وانرژی هردوی شما ازبین می رود.http://inmostafa.persiangig.com/image/IntroLogo.jpg

چرامی گوینددر اول سفر هیچ کس را به کنگره معرفی نکنیدچون شماکنگره را قبول کردید وآن را از ته دل باور دارید ولی شخص بیرونی نه کنگره را قبول دارد ونه درمان آن را پس شما با حرف زدنتان نمیتوانید نظر اورا مثبت کنید وحتی ممکنه شما بوسیله این شخص از کنگره فاصله بیافتید واین گنج گرانبها را از دست بدهید.نظیرسخن آقای مهندس زیاد است که همه اینها حاکی از این است که سخن گفتن با نادانان عاقبت شومی را برای انسان به ارمغان می آورد نظیر سخنانی مثل :باجاهلان سخن نگو با جاهلان معاشرت نکن .جواب جاهلان وابلهان خاموشیست.

حرف آخر :با آدم نادان نسبت به آن موضوعی که شما اطلاع دارید وآن شخص حاضربه قبول آن مطلب نیست نه سخن بگویید ونه معاشرت کنید چون معاشرت با آدم خوب ودانااثرخوبی در انسان می گذارد وبرعکس سخن گفتن ومعاشرت با نادانان اثربدوناامیدی در انسان بوجود می آورد.

هفته دیده بانان ، ایجنت ومرزبانان

به نام خدا

موضوع :هفته دیده بانان ، ایجنت ومرزبانان

تاریخ : 9-6-92

صمیمانه ترین سپاس های خود را به شما فرزانگان عاشقی که شمع وجود گرانقدر خویش را در طبق اخلاص نهاده ونهال نوپای امروز را به امید فردایی شکوفاتر با عصاره  جان آبیاری می نمایید ، تقدیم می داریم.


برای دیدن توضیح ومعرفی  دیده بانان ، ایجنت ومرزبانان کلیک کنید

 خلاصه سخنان من :

تشکر:

من از همه این عزیزانی که ازتهران این راه طولانی وخسته کننده دوباردرهفته همیشه برای آموزش مامی آیند تشکرمی کنم زمانی کمتر اتفاق می افتاد که من از کسی تشکر کنم ولی این راهنمایم بود که به من درس تشکر کردن را آموخت  مرزبان بود که جایگاه هر شخصی وهر جایی را به من نشان داد .من در حال حاظر هر چه دارم از این خانواده فرا گرفتم.از کنگره60وآقای مهندس ،امین دژاکام وخانواده محترم ایشان ،اقای خدامی ودیگر عزیزانی که لیاقت به آشنایی با آنهارا نداشتم و از همه این دوستانی که زحمت می کشند تا یکی مثل من به جایی برسدکه خود وخدای خود را بشناسد وبه جایی برسد که از آنجاانشعاب یافتیم.من از کمک راهنمای خودم آقای عباس آقایی و  کمک راهنمایان شعبه قم آقای حسین شعبانی ،آقای اکبرعلیرضایی،آقای محمدعلیرضایی ومرزبان زحمت کشمان آقای پرویزبلاغی که الحق والانصاف بسیار در گردن ما حق دارند وزحمت بسیاربرای امنیت وآسایش ما کشیدند.ازهمه این دوستان تشکرمی کنم واین هفته قشنگ را به همه خانواده کنگره60تبریک می گویم.

نکته پایانی:آقای مهندس مثل ریشه درخت می ماند ودیده بانان مثل تنه درخت آن می باشند وکمک راهنمایان مثل شاخه های درخت ومسافران مثل شکوفه های درخت می مانیم که کمک راهنمایان مواظبندتااین شکوفه ها آسیب نبینندمااگر شکوفه بدیم و از شاخه جدا نشویم کمک راهنماها خوشحال هستندواین بزرگترین هدیه به آنهااست.

سعی کنیم مانندآن گلی باشیم که دانه می دهد وبه زمین می افتد وتبدیل به شاخه و گل دیگری می شودباشدکه این راه زیبا  تا ابد پابرجابماند.


اردو

  به نام خدا

موضوع:اردو

تارخ : 9-6-92

502Sadjad_Ordo_141.jpg


بچه هایی که به رهایی رسیده بودند هفته قبل از طرف کنگره مدت یک هفته به اردو رفتند . دراین جلسه استاد لژیون وبچه ها درباره اردو صحبت کردند.

خلاصه سخنان استاد:

دراین اردو من از بچه ها تشکرمی کنم که در این اردو شرکت کردند ودر اردو خدمت کردند .در اردو بچه ها آموزش می بینند که چطور مسئولیت قبول کنند وچگونه مسئولیتی را که به عهده دارند را به خوبی انجام دهند .در همین آموزش ها است که آن خطهای نامرئی برای انسان مشخص  وروشن می شود وحقایق را می بیند فقط باید صبر کرد .امیداست  که انشاء.. در سال آینده چنانکه آقای خدامی فرمودند : یک اتوبوس گرفته شود ازخود قم مستقیم به طرف اردو اعزام شویم.

نکته های آموزشی اردو از دیدگاه دوستانی که به اردو رفتند:

ادامه نوشته

برداشت من از سی دی های آقای مهندس

  به نام خدا

موضوع : برداشت من از سی دی های آقای مهندس

تاریخ : 4/6/92


بحث در آن است که آقای مهندس می آید راجع به یک موضوعی صحبت می کند وما گوش می کنیم برداشت ما باید چگونه باشد. وقتی شخصی حرفی یا سخنی می گوید اصطلاحا می گویند نطق کرده .حرف ،نطق است. هر سخنی یک مفهومی دارد که ما آنرا می گویم منظور. یعنی آن فرد منظورش از آن حرف آن چیز است .انسانها به چند دسته تقسیم می شوند یک عده آدمهایی که سواد دارند یک عده هم سواد  ندارند یک عده سواد دار می فهمند ویک عده سواددار نمی فهمند ویک عده بی سواد هم می فهمند باز آنهایی که سواد  دارند یک عده سوادشان بالا است به راحتی مطلب را می فهمند ویک عده به سختی می فهمند یا به اشتباه مطلب دیگری را می فهمند وبرداشت غلط می کنند. ما برادر لژیونی ها هر کدام یک وظیفه ای داریم وآن این است که سی دی را گوش کنیم وتا آخر سی دی هم گوش کنیم یکی از علتهایی که مطلب را نمی فهمیم یا اشتباه برداشت می کنیم بخاطر این است که تا آخر سی دی ،گوش نمی کنیم مثل آن می ماند که شخصی صحبت می کند و ما وسط حرفش می پریم واو نمی تواند منظورش را برساند وما نسبت غلط را به او نسبت می دهیم باید بگذاریم سخن مخاطب تمام شود ،آن موقع درباره سخنان او قضاوت کنیم حالا یک شخصی است تا آخر سی دی هم گوش کرده ولی باز اشتباه برداشت می کند باید چه کار کند؟ هر کدام از ماها، اگر در جایی ماندیم ونمی دانستیم چکار کنیم یا سی دی گوش کردیم ونفهمیدیم باید به راهنما رجوع کنیم وسوالمان را از راهنما بپرسیم اگر راهنما توانست جواب دهد فبها، والا راهنما سوال شما رانزد شخص بالاتر یا آقای مهندس می برد وجواب را برای شما می آورد .

مطلب دیگر این است که آیا شخص دیگری می تواند برادر لژیونیش را راهنمایی کند وبه او ایراد بگیرد واشتباهش را به او بگوید؟ به نظر من طبق قانونی که کنگره گذاشته می گوید هر شخصی فقط باید از جانب خودش سخن بگوید وکار به دیگری نداشته باشد.

چند علت به نظرمن که نباید به برادر لژیونی راهنما داد :

1بخاطر این است که آن شخص آقای مهندس را وحرف او را قبول دارد و آنچه شنیده وبرداشت کرده به آن ایمان دارد وطرف مقابل نمی تواند در او تاثیر بگذارد.

2 این کار باعث انرزی هدر دادن می شود هم انرژی خودش از بین می رود وهم انرژی طرف مقابلش چون باعث بحث و مغالطه می شود که منجر به انرژی هدر دادن می شود.

3دلیل سوم هم این است چون در اوایل سفر هستید ممکن است باعث حال خرابی هرکدام از دونفر شود.

حرف آخر : نظر من این است که هر شخص باید سی دی را تا آخر گوش کند و آنچه فهمیده را در جمع لژیون کنفرانس دهد وهرجایی هم که به مشکل برخورد به راهنما رجوع کند واز بحث ومجادله با برادر لژیونی جدا خودداری کنید.

وادی ششم بخش1

  به نام خدا

موضوع : وادی ششم بخش اول

تاریخ : 2/6/92

وادی ششم:حکم عقل در قالب فرمانروای بزرگ ،کاملا اجرا نماییم .

با مرگ عقل از بین نمی رود عقل بایگانی ومتوقف می شود ولی ازبین نمی رود مثل زمان خوابمان که عقل متوقف است ولی از بین نمی رود. تفکردرست  تعققل است وعمل درست کار معقول است در مقابل تفکر غلط تفکر شیطانی است وعمل نادرست کار نامعقول است. بالاتر از تفکر سیستم دیگری است به نام عقل که بر کار تفکر نظارت دارد مثل یک شرکتی که مدیر عامل تفکر می کند روی کارهای شرکت ،ورئیس شرکت بر کارهای مدیر عامل نظارت دارد. 

عقل از عقال گرفته شده عقال یک طنابی است که در دهن شتر می گذارن تا به هر طرف که بخواهیم آن را بکشانیم وعقل هم اگر افسار خودمان را در اختیار عقل بگذاریم به طرف کارهای درست ما را می کشاند ولی قبلا افسار مان در دست مواد واعتیاد بود که هر جا که می خواست ما را می کشاند. این توانایی عقل با افسار قوی الان با کمک کنگره دوباره در اختیار ما گذاشته شده است باید این تونایی را قوی کنیم وبکار ببندیم.

عقل : کارش تشخیص درست از غلط می باشد خوب را از بد تشخیص می دهد وامر به کارهای خوب می کند.

نفس : کارش این است که چیزهایی که راحت است ونیاز با زحمت نیست وانچه تبع دل آدم باشد مثل گناها یا موادکه آرامش کاذب می دهدآدم رو فریب می دهد.باید مواظب این نفس باشیم.دربخش دوم وادی ششم در مورد اقسام این نفس توضیح خواهم داد.

تفکر : کارش فکر کردن وسنجیدن بین عقل ونفس می باشد وویرایش می کند که اگر حرف هر کدام از عقل یا نفس را انجام بدهد چه اتفاقی می افتد.

مغز : کارش اجرا فرامینی است که به او داده می شود . که این اجرا گاهی بصورت عقلی است که عقل دستور می دهد .و دیگر بصورت فطری و غریضه ای است مثل زمانی که دست شما به یک چیز داغ می خورد زود می کشید.

اما چه چیزی دستور می دهد : اگر ما تفکر درست کنیم، آموزشهای درست ببینیم وعقل خود را درست بسازیم وعقل معقولی ببار بیاریم دستور درست می دهد اگر عقل نامعقولی درست کنیم و عقل ضعیف وبدون استفاده ای ببار بیاریم دستورغلط به ما می دهد و اینجا هیچ کاری ازدست ما بر نمی آید.

باید چه کارکنیم که عقل درست ومعقولی داشته باشیم :ما باید کارهای ارزش دار انجام بدهیم واز ضد ارزشها فاصله بگیریم وبا انجام کارهای خوب وسعت دید عقل ما و روشنایی عقل ما زیاد می شود وقتی وسعت وروشنایی عقل زیاد شد درست فرمان می دهد .

آیا همه انسانها کار خوب وبد را می دانند؟ اگر می دانند پس چرا بد را انجام می دهند؟

جواب :همه انسانها توسط عقل خوب وبد را تشخیص می دهند ولی انجام کار بد یا انجام ندادن کار خوب دوعلت دارد.1اینکه انجام دادن کار بد مثل مواد به نظر من بخاطر این ست که شخص به درک عمیق نرسیده دانش آن را ندارد وعمیقا آن را درک نکرده مثل گناهی که ما انجام می دهیم ولی ائمه انجام نمی دادند.کارهای خوب مثل مسواک زدن انجام نمیدهیم بخاطر این است که عقل را پرورش ندادیم وتاریک است ونفس برما غلبه دارد وگوش به فرمان نفس هستیم.عقل می گوید برو مسواک بزن برای سلامتیت خوب است ولی نفس می گوید ولش کن کی حوصله داره حالا فردا می زنم. اگر می خواهید شوشود ،بشوید وهر چه بخواهید آن شودباید بر نفس چیره شوید از همین کارهای کوچک مثل مسواک زدن شروع کنید تا بصورت عادت شود وعاشق خود باشید وبه نفس نه بگویید.  

قضاوت وجهالت

  به نام خدا

موضوع : قضاوت وجهالت

تاریخ : 92/6/2

قضاوت دومعنا دارد یک معنای عرفی که ما انسانها انجام می دهیم وآن برداشت ما از کاری یا چیزی می باشد ویک مورد قضاوت قضاوت بین اشخاص وچیزهای دیگر می باشد . قضاوت در مورد انسانها فقط برای خداوند است وخداوند فقط می تواند در مورد انسانها قضاوت کند وحکم صادر کند . جهالت هم به معنای ندانستن  وعدم دانایی درمورد آن موضوع می باشد. قاضی یک نوع جانشین حساب می شود که بصورت موقت می تواند حکم صادر کند آن هم بعد از خیلی درس خواند و زحمت کشیدن به این جایگاه می رسد. برگردیم به حال خودمون که در مورد ما همان قضاوت به معنای برداشت صدق می کندواین هم دوصورت است ،یک شخصی کاری انجام می دهد واز رفتار وکارآن شخص یک برداشتی می کنیم ویا حرفی می زند وما یک مفهوم وبرداشتی از حرفش می کنیم.

در هرصورت به نظر من انسان اشتباه می کندکه در مورد دیگران بدون دانستن یا سوال کردن از خود شخص مفهومی برداشت کند وقضاوت کند ماشاید یک برداشتی کنیم درحالی که شخص مقابل اصلا همچنین منظوری نداشته وقضاوت ما در مورد او غلط می شود که این قضاوت غلط منجر به غیبت و تهمت در مورد او می شود. در کنگره60 هم ما در اول سفر هستیم چون آموزشهایی که دیدم کم است واطلاعات زیادی درباره کنگره نداریم نباید عجولانه قضاوت کنیم وتصمیم بگیریم این سخنی است که هر تازه واردی می آید به او گفته می شود من خودم مشکلاتی سر راهم می آید وسعی می کنم که با آموزشها یا سی دی ها آن مشکلم حل بشود چون به این واقعیت رسیدم که در کنگره همه چیز در نظرگرفته شده من کار به بیرون کنگره ندارم ولی از کنگره مطئنم .

یک مورد هم درباره راهنما :یک موقع ها است راهنما حالش خوب نیست مشکلی برایش پیش آمده یا می خواهد شخصی را با قهر تنبیه کند تا صحیح سفرش را طی کند مانباید زود قضاوت کنیم ودرباره راهنمایمان قضاوت نادرست داشته باشیم.ما اگر می خواهیم برداشتهایمان درست شود باید صبر کنیم وصبور باشیم وآموزشهایی را که کنگره در اختیار ما می گذارد آنها را فرا بگیریم و بکارببندیم.

حرف آخر: صبر به همراه آموزشهای کنگره باعث دانایی ما می شود ودانایی باعث بزرگ شدن وسعت دید عقل ما می شود ودید عقل باعث تفکر درست وتفکر درست باعث تشخیص درست واین باعث عمل درست وعمل درست باعث قضاوت درست می شود.